دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خویدوده(ازدواج با محارم)» ثبت شده است

کمی درباره وضعیت اجتماعی زن و جایگاهش در خانواده دنیای رویایی (ایران پیش از اسلام) فمنیست ها و باستانگرایان که برای مخاطبین شان با تحریف و دروغ وارونه ترسیم می کنند بخوانیم؛

سعید نفیسی می نویسد:

«قطعاً حجاب در این دوره در میان طبقات ممتاز رواج داشته و اشراف برای آن که عامه مردم زنان شان را نبینند ایشان را در پرده نگاه می داشتند.

به همین جهت در آثار صنعتی این دوره تصویر زن بسیار کم دیده می شود مگر تصویر زنان خنیاگر و رامشگر و تصویر بوران در روی سکه های او.

بسیاری از مردان زنان نامشروع هم داشته اند و این گونه مطالب در داستان های مربوط به آن زمان فراوان است.

چون بردگی رواج کامل داشت،زنان زر خرید در اختیار مردان بودند و با اسیران جنگی هم این معامله را می کردند و هرکس در جنگ زنی را اسیر می کرد،می توانست آن را برای خود نگاه بدارد یا به دیگری بفروشد.

زن مطلقاً فرمان بردار مرد بود و بیشتر در کودکی او را نامزد می کردند و کسی نمی توانست این نامزدی را به هم بزند.در کتاب «دینکرت» که جامع ترین و بزرگترین کتاب شرایع زردشتی است توصیه کرده اند که دختران را در پانزده سالگی به شوی بدهند.

چیزی که از اسناد آن زمان حتماً به دست می آید و با همه هیاهوی جاهلانه که اخیراً کرده اند از بدیهیات مسلم تمدن آن زمان است،این است که نکاح نزدیکان و محارم و زناشویی در میان اقارب درجه اول حتماً معمول بوده است و حتی برای آن اصطلاح خاصی داشته و آن را «خویتک دس» می گفتند.می دانیم که این نوع از نکاح در میان همه ادیان باستان تنها در مذهب مصریان قدیم رواج داشته است.

در کتاب اوستا اشاره ای بدین نکته هست و حتی در یکی از کتاب های شریعت زردشتی که «شایست لا شایست» نام دارد صریحاً گفته شده است که:«خویتک دس گناهان بزرگ را از بین می برد».

در بند هشتاد از باب سوم کتاب «دینکرت» پاسخی به یهود که این نوع از زناشویی را ناپسند می دانسته اند داده شده و گفته ایشان را رد کرده اند.برخی از مورخان زناشویی با محارم و عرضه داشتن پیکر مرده را در هوای آزاد تا آن که متلاشی شود از عادات نژادی مغان دانسته اند که وارد دین زردشت کرده اند و برخی این عقاید را از بومیان ایران پیش از مهاجرت آریاییان دانسته اند.

در هر صورت زناشویی با اقارب درجه اول در میان برخی از طوایف آریایی دیگر نیز از زمان های قدیم متداول بوده است.در داستان های ایران قدیم نیز از این مطالب فراوان است.»

منبع:سعید نفیسی،تاریخ اجتماعی ایران از انقراض ساسانیان تا انقراض امویان،نشر پارسه،چاپ دوم۱۳۹۰،ص۴۲

تصاویر صفحات:

  • حسین عمرزاده

در ابتدا خود به برخی منابع جسته گریخته و کتب و نویسندگان تاریخ متوسل می شوند و طوطی وار می گویند که:اگر می خواهی در مورد سرزمین و آیین آباء و اجدادی ات بدانی تاریخ بخوان.

اما وقتی با تحلیل و بررسی قوی منابع تاریخی مواجه می شوند،به راحتی با به کار بردن این جمله که :«تاریخ را فاتحان می نویسند» ، هم از میدان فرار می کنند و هم تمام علم تاریخ و اعتبار آن را زیر سوال می برند.گویی در هر عصری فقط تعدادی تاریخ نگار در یک نقطه جغرافیایی و تحت سلطه یک حکومت می زیسته اند و دیگر نقاط جهان خالی از زیست بشر و وجود تاریخ نگاران بوده که وقایع را به درستی ثبت کرده باشند! و یا اینکه تاریخ را منحصر در متن کتاب ها می دانند و قراین تاریخی و باستانی (همچون سکه ها و کتیبه ها و گل مهرها و ظروف و حکاکی های صورت گرفته بر روی آنها و...) را فقط وسیله هایی برای جذب توریست و گردشگر! 

پس از آنکه نوشته های تاریخی را از اعتبار ساقط کردند،متون دینی که خود به آن ها می بالیدند را هم تحریف می کنند.آخر هدف وسیله را توجیه می کند و پندار،گفتار و کردار ها به هر شکلی،زمانی نیک خواهند بود که در جهت اسلام ستیزی کاربرد داشته باشند.

مثلا در موضوع عقیده می گویند بر خلاف اعراب بت پرست و دیگر جهانیان،همواره یکتاپرست بوده اند در حالیکه حداقل اگر چندگانه پرست هم نباشند شکی در ثنویت و دوگانه پرست بودن شان به موجب اعتقاد به دو آفریننده (اهورامزدا خالق نیکی،و اهریمن آفریننده شر و بدی) نیست.در فقه و احکام دین داری هم زندگی امروزی شان از نظر پاکیزگی وحرمت خانواده (در مقابل مشروعیت ازدواج با محارم) و...را که کاملا متاثر از زندگی مسلمانان است،به نفع آیین خودشان مصادره می کنند.

حالا زمینه آماده است که استقبال ایرانیان از سپاه مسلمانان و گرایش بدون زور شمشیر آنان به اسلام را به راحتی زیر سوال ببرند.مخاطب امروزی شان از خود می پرسد ما که یکتاپرست بودیم و دینی سرشار از آموزه های اخلاقی و حقوق بشری و ایده آل داشتیم.پس نه تنها انگیزه فتوحات اسلامی مادی بوده و افسانه های کتابسوزی و تجاوز و...حقیقت دارند بلکه (بر اساس توهمات و تحریفات باستان گرایان) اسلام هم در حقیقت از آیین باستانی ما کپی برداری کرده!

یکی از سنت های دیرین این ها که امروزه از پذیرش وجود آن شرم می کنند و با توجه به متون و مدارک معتبر،تلاشی بی فایده بر انکار آن دارند،موضوع ازدواج با محارم است.

رسمی که در آن روزگاران در دیگر نقاط جهان هم انجام می شده اما متاسفانه در ایران پیش از اسلام،برای آن مشروعیت و ثواب دینی تعریف شده بوده است.

ایگور میخایلوویچ دیاکونوف،شرق شناس مطرح و از بهترین پژوهشگران در زمینه مطالعات شرق نزدیک باستان در این باره می نویسد:

«در سال دوم میلادی فرهادک با مادر خویش موزا عقد ازدواج بست. برخی عقیده دارند که این موضوع حاکی از پیروزی زرتشتیگری در سرزمین پارت می باشد و دلیل دیگریست بر پدیدن آمدن واکنش و احساسات ضد یونانی در ایران.

لازم است تذکر دهیم که انتساب ازدواج با نزدیکترین محارم و ذوی القربی ( مادر و خواهر ) منحصراً به زرتشتیگری درست نیست.

چنان که می دانیم شاهان هخامنشی نیز با خویشان نزدیک خود مزاوجت می کردند و حتی سلاطین یونانی هم خواهران خویش را به زنی می گرفتند.»

منبع:اشکانیان ، م.م.دیاکونوف ، کریم کشاورز ، چاپ سوم ، ۱۳۷۸ ، تهران ، انتشارات پیام ، ص۱۲۷

تصاویر مدرک:

  • حسین عمرزاده